Mohammad Esmail Esmaeili Jelodar and Mohsen Jaafarnia (2016).    From Changsha to Siraf: An analysis on the marine Commerce of Iran and China in the first Millennium based on the findings of the document resources of Changsha stoneware. The 4th Biennial International Conference of The Persian Gulf, 1-2 October 2016, University of Tehran.


 

از چانگشا تا سیراف؛ تحلیلی بر بازرگانی دریایی ایران و چین در هزاره اول میلادی با استناد بر یافته های سفالین چانگشا و منابع نوشتاری

From Changsha to Siraf: An analysis on the marine commerce of Iran and China in the first millennium based on the findings of the document resources of Changsha stoneware.

 

محمد اسماعیل اسمعیلی جلودار

عضو هیئت علمی  گروه باستان شناسی ، دانشکده ادبیات و علوم انسانی.

Mohammad Esmail Esmaeili Jelodar From University of Tehran 

محسن جعفرنیا

استادیار، مدرسه طراحی، دانشگاه هونان، چانگشا، چین. 

Mohsen Jaafarnia From School of Design, Hunan University

چکیده؛

سیراف و بندر ماهروبان، از جمله بندرهای مهم و تاثیرگذار خلیج‌فارس هستند که بر اساس شواهد باستان­شناختی، منابع نوشتاری و مطالعات میان­رشته­ای با بندرهای هند و چین در ارتباط بوده­اند. هرچند ارتباط بین ایران و چین حداقل از دوران اشکانیان بر اساس مدارک یاد شده قابل بحث است اما آخرین یافته­های باستان­شناسی در این دو بندر نشان می­دهد که این دو بندر از دوران ساسانی دارای بازرگانی بین المللی با بندرهای منطقه‌ای و فرامنطقه ای خلیج‌فارس و درادامه در صدر اسلام بوده­اند. از طرفی شهر چانگشا، مرکز  ایالت هونان در بخش مرکزی چین از طریق رودخانه یانگ تسه سفالینه­هایی با خمیر­سنگی و منقوش را از اواخر دوران ساسانی تا قرن چهارم­هجری به بندر خانفوا یا کانتون انتقال داده و از آنجا به اقیانوس  هند، خلیج‌فارس و شرق افریقا صادر می­کرده است و در مقابل تولیدات بومی مناطق یاد شده به چین وارد می­شده است. در  مقاله حاضر برآنیم تا ضمن معرفی این گونه سفالی کمتر شناخته شده در ایران، به تحلیل ارتباط بازرگانی ایران و چین از اواسط هزاره اول میلادی و اوایل  هزاره  دوم بر اساس یافته های سفالین چانگشا در بندر سیراف از یکسو و از سوی دیگر با محموله کشتی  غرق شده بلینگتون که در تنگ سیاه اندونزی  توسط باستان شناسان آلمانی کاوش  شده است و حاوی  مقادیر  قابل  توجهی از سفال های نوع چانگشا بوده است، بپردازیم. این مطالعه متکی بر نویافته­های سفالین به دست آمده در کاوش­های جدید انجام شده در سیراف است.

مقدمه:

سیراف یا بندر طاهری در فاصله 250 کیلومتری­ شرق بندر بوشهر و 35 کیلومتری جنوب خاوری کنگان، در ساحل خلیج‌فارس، قرار دارد. این بندر در 27 درجه و 38 دقیقه عرض شمالی و 52 درجه و 20 دقیقه طول شرقی قرارگرفته و ارتفاع آن از سطح دریا 10 متر است. بندر سیراف در باریکه­ای به طول 4 کیلومتر و عرض نزدیک به 700 متر بین دریا و کوه قرار دارد. نویسندگان و مورخان اسلامی بسیاری از سیراف در نوشته­های خود یادکرده‌اند که مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از: ابن فقیه همدانی در مختصر البلدان(تألیف سال 279 ه.ق)، ابن خردادبه در المسالک و الممالک(وفات؛300ه.ق)،بزرگ بن شهریار رامهرمزی در عجایب هند( تألیف 342ه.ق) مسعودی در مروج الذهب(وفات 345ه.ق)، سلیمان سیرافی در سلسله التواریخ، ابوزید سیرافی در ذیل کتاب سلسله التواریخ،  ابن‌حوقل در صوره‌الارض( تألیف 367ه.ق)، مؤلفی ناشناس در حدود العالم من المشرق الی المغرب (تألیف 372ه.ق). مقدسی  در احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم( تألیف 375ه.ق)، قدامه بن جعفر در کتاب الخراج، جیهانی در اشکال العالم، ابن‌بلخی در فارسنامه (تألیف 500 ه.ق)، محمد بن­نجیب بکران در جهان­نامه، یاقوت­حموی در معجم البلدان(وفات 626ه.ق)، ابوالفداء در تقویم البلدان(وفات 732ه.ق)، یعقوبی در البلدان، حمد ا... مستوفی در نزهه القلوب. (اصطخری، 1927، صص.122-131: جیهانی، 1368، صص.55-60، 109-128: مقدسی، 1361، صص. 636-637، یاقوت، 1362، ص.60 ؛قدامه بن جعفر: 1370؛ کازرونی، 1384، ص.115) در میان محققین متأخر می­توان به مسیو پزار اشاره کرد. به نظر می‌رسد که این بندر و شهر ساحلی در سال 366 ه.ق یا 368ه.ق در اثر طوفان یا زلزله­ای که 7 یا 15 روز ادامه داشته است، تخریب‌شده است. (طاهری، 1388، صص. 320-314)

کاوش­های باستان­شناختی، مطالعات میان­رشته­ای و متون  نوشتاری صدر اسلام و منابع غیر اسلامی از قبیل منابع نوشتاری چینی نشان می­دهد سیراف حداقل از دوران ساسانی  یکی از بندرهای مهم خلیج‌فارس­ بوده است که بازرگانی دریایی  بین‌المللی  آن با بندرهای منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای خلیج‌فارس به‌ویژه بندرهای دریای  عمان، اقیانوس  هند و دریای چین در جریان بوده است. یکی  از مهم‌ترین  یافته­های باستان­شناسی به‌دست‌آمده در سیراف سفال نوع چانگشا است. این سفال که در شهر چانگشا در ایالت امروزی  هونان چین  و در مرکز این کشور تولید می‌شده است به بسیاری از بندرهای مهم خلیج‌فارس، اقیانوس  هند، شرق افریقا و مصر صادر می‌شده است و به دست آمدن گونه­های آن در بندر سیراف و ماهروبان ارتباط میان ایران و چین را در بازه زمانی هزاره اول میلادی در خلیج‌فارس را که موضوع مقاله حاضر  است را تأیید می­کند. از طرفی محموله کشتی غرق‌شده  بلیتونگ که در اندونزی دچار حادثه شده است و کشتی آن به نظر از نوع پارسی است، می­توانسته خلیج‌فارس بوده باشد. اهمیت این کشتی ازآن‌جهت است که علاوه بر انجام مطالعات میان‌رشته‌ای بر روی مواد به‌دست‌آمده از آن از قبیل کربن 14 وجود کتیبه دریکی از سفالینه‌های آن است که بازه زمانی تولیدات یادشده را به شکلی مطمئن نشان می‌دهد که بحث  پیرامون  آن در ادامه با مقدمه‌ای از سیراف و بازرگانی دریایی آن در منابع مکتوب و داده‌های باستان­شناسی گفته خواهد آمد.(نقشه شماره  یک)

نقشه  شماره 1. مسیر انتقال محصولات سفالین  چانگشا از شهر چانگشا در چین تا سیراف در خلیج فارس.

 ارزیابی بازرگانی بین‌المللی سیراف در متون نوشتاری صدر اسلام

در منابع و متون صدر اسلام اطلاعات نوشتاری متعددی از تجارت سیراف و موفقیت این شهر بین سال­های حدود 850 – 950م. وجود دارد، که همراه با قدیمی­ترین مکتوبات ثبت‌شده‌ای است که اشاره به تجارت با چین و هندوستان و در ادامه­ی آن اشاره به تجارت با مناطق آفریقا و دریای سرخ از حدود سال 900 م. دارند. قدیمی‌ترین اشاره موجود، در نو‌شته‌های ابن فقیه (حدود 850م.) آمده است که وی اشاره می‌کند به کشتی­های سیرافی که به هندوستان و چین تردد می‌کرده‌اند و کشتی­رانی از نوع بادی داشته­اند. در همین زمان سلیمان سیرافی بازرگانی است که صادرات کالاهای خاورمیانه و سواحل آن به چین را ثبت کرده است که از طریق بصره به سیراف و سپس از طریق مسقط به «قویلون» که یک بندر واسط انتقال کالا در سواحل مالابار بوده روانه می‌شده است. ( ابن فقیه، 1349، صص. 375-374؛ سلیمان تاجر سیرافی، 1381، صص.43،57-56؛ سلیمان و ابوزید سیرافی، 1335، صص.12 و27-26 ؛­Tampeo, 1989, P.102)

ابن­فقیه که کتابش را در سال 279 ه.ق تألیف کرده است پیرامون سیراف می‌نویسد: « سیراف بزرگ‌ترین فرضه­های فارس است. در آنجا نه کِشته­ای هست و نه گاو و گوسفندی تنها جای آمدوشد سفاین است. شهری است با مردم بسیار. مردم آن دیار در ساختن خانه­های خود مال فراوان صرف کنند چنانکه بازرگانی جهت بنای خانه­ای سی هزار دینار هزینه کند. در اطراف آن نیز بستان و درختزار نیست. بناهایشان از چوب ساج بود و نیز چوبی که از بلاد زنج آورند. سیراف بسیار گرم است. ( ابن­فقیه، 1349، صص. 375-374)

 سلیمان تاجر سیرافی که در نیمه اول قرن چهارم هجری می­زیسته اطلاعات مبسوطی از سیراف و بازرگانی دریایی آن در اوایل قرن چهارم هجری می­دهد. طبق گفته وی که با مسعودی در میان گذاشته، او عموزاده‌ی مزیدبن محمد بن ابردین بستاشه، فرمانروای سیراف بوده است. وی کودکی و نوجوانی در سیراف بوده و به سال 330 ه.ق از سیراف به بصره رفته و آنجا اقامت کرده است.( مسعودی، 1344، ج 1، ص.143؛ سمسار، بی‌تا، صص.219،220 و سلیمان تاجر سیراف،1381،ص.13) شصت‌وپنج سال بعد از سلیمان، ابوزید حسن سیرافی، سفرنامه سلیمان را خواند و اطلاعات فراوانی را پیرامون چین از شخصی به نام ابن وهب قریشی گرفته و بدان افزوده است. ( ابوزید، 1381، ص.14؛ سمسار، بی‌تا، ص. 219) مسعودی تقریرات او و سلیمان را تأیید کرده است. احتمالاً  اطلاعات هند و چین را مسعودی از ابوزید گرفته و بالعکس اخبار عربستان و مغرب را ابوزید از مسعودی اخذ کرده است. (سلیمان تاجر سیرافی،1381، ص.15) ابوزید حسن سیرافی در دلیل نوشتن کتاب دوم سلسله التواریخ یا اخبار االصین و الهند خود می­گوید که او مأمور بوده است که به تأمل در این کتاب بپردازد. تاریخ کتاب را سال 237ه.ق بوده که اشاره دارد که در این زمان کارهای این دریا به جهت آمدوشد بازرگانان به آن (پررونق) استوار بوده است. (سلیمان تاجر سیرافی، 1381، ص.89؛ سلیمان و ابوزید سیرافی، 1335، صص.28-27) سلیمان سیرافی اشاره می‌کند که سیاحانی که می­خواهند به چین بروند در آغاز حرکت باید از سیراف طی مسیر کنند. (سلیمان تاجر سیرافی، 1381، ص.43؛ سلیمان و ابوزید سیرافی، 1335، ص.12) وی در ادامه می­گوید: کالاها از بصره و عمان و دیگر نقاط به سیراف برده می‌شده و ازآنجا کشتی­های چینی بارگیری می­کنند. و سپس فواصل دریایی بندرهایی چون بصره، مسقط، عمان و... با سیراف و مخاطرات بین راه را بازمی‌گوید. ابوزید هم اشاره به غائله بندر کانتون و غارت آن می‌کند که این ناامنی به وجود آمده سبب می­گردد تا گروهی از راهنمایان(دریا) که در سیراف و عمان جاری بودند، بیکار شده و رزق و روزی آن‌ها قطع گردد. (سلیمان تاجر سیرافی، 1381، صص.57-56؛ سلیمان و ابوزید سیرافی، 1335، صص.28-27) همچنین ابوزید اشاره دارد که معاملات چینی­ها با فلوس بوده است. وی می­گوید چینی­ها دلیل این امر را به جهت این می­دانند که اگر دزدی به منزل مردی از عرب­ها که با دینار و درهم دادوستد می‌کند وارد شود می­تواند ده هزار دینار و ده هزار درهم را با خود ببرد که در این صورت ممکن است مالباخته از فرط ناراحتی کشته شود ولی اگر دزدی به خانه­ای چینی وارد شود، بیش از ده هزار فلوس نمی‌تواند ببرد که این مقدار برابر با ده مثقال طلاست. وی جنس فلوس ها را از مسی که با فلزات دیگر درآمیخته است ذکر می‌کند و به‌عنوان‌مثال از فلوسی که به‌اندازه درهم بغلی[1] است و در میان آن سوراخ گشادی است که از آن نخ یا ریسمان را عبور می­دهند و ارزش هر هزار فلوس برابر یک مثقال طلا است، بر هر نخ هزار فلوس به رشته درآمده و بر سر هر صد فلوس گرهی وجود دارد. وی سپس اشاره می‌کند که چون خریدار، زمین یا کالا یا حبوبات و چیزهای دیگری می‌خرد از این فلوس ها به‌اندازه قیمت می‌پردازد. نکته جالب در اشارات وی این است که: « این‌گونه فلوس ها در سیراف هم موجود است که بر آن نقشی به خط مردم چین دارد.» (سلیمان تاجر سیرافی، 1381، صص.95-94) نکته جالب اینکه در کاوش­های سیراف  مقادیر زیادی ازاین‌گونه سکه­ها به‌دست‌آمده  است. (رک:: Lowick 1985 و اسماعیلی جلودار، 1390: 23)

بزرگ بن شهریار رامهرمزی از دیگر ناخدایان ایرانی است که در سال 342 ه.ق کتابش را تحت عنوان عجایب هند تألیف کرده است. وی پیرامون دریانوردان ایرانی خلیج‌فارس به‌ویژه دریانوردانی که اهل سیراف بوده­اند اطلاعات جالب‌توجهی را ثبت کرده است. هرچند بسیاری از این روایات به‌صورت داستان بیان‌شده اما با توجه به نام­ها و جای‌های جغرافیایی و کالاهای بازرگانی مبادله شده این اطلاعات در شناخت وضعیت دریانوردی در صدر اسلام و به‌ویژه شناخت وضعیت بازرگانی سیراف بسیار سودمند است. (طاهری، 1388، صص. 245-212؛ بزرگ بن شهریار، 1348)

 ابواسحاق ابراهیم بن محمد الفارسی الاصطخری از مردم استخر فارس معروف به الکرخی، جغرافی­دان مسلمان (وفات : 346ه.ق) در کتاب مسالک الممالک خود که بر اساس کتاب صورالاقالیم اثر ابوزید بلخی است درباره سیراف می­گوید؛ اهالی آنجا از تمام اهل فارس توانگرترند و کسانی هستند که ثروت آنان از شصت هزار هزار درهم (دو میلیون پوند) بیشتر است و همه آن را از راه تجارت دریا به دست آورده­اند. (لسترنچ، 1383، صص.280-276)  وی در مسالک و الممالک می‌نویسد: بنای ایشان ساج(نوعی درخت هندوستان ) است و چوب­ها کی از هندوستان و زنگبار آرند چنان کی مرد بازرگان بود که سی هزار دینار بر عمارت سرا خرج کند و پیرامن سیراف هیچ درخت نباشد (اصطخری، 1373، ص. 114) « و شنوده­ام که : مردی از سیراف به بازرگانی دریا شد و چهل سال در کشتی بماند کی بر خشک برنیامد... و مردمان سیراف را از بازرگانی دریا روزی تمام هست. (اصطخری، 1373، ص. 126) و از سیراف متاع دریا خیزد چون عود و عنبر و کافور و جواهر و خیزران و عاج و آبنوس و پلیل و صندل و دیگر  گونه طیب و داروها ازآنجا به آفاق برند و در این شهر بازرگانان دیدم هر یک شصت بار هزار درهم بود سرمایه» (اصطخری، 1373، ص. 145) وی در بخش دیگری از کتابش می­نویسد که در سیراف بازرگانانی بوده­اند که دارایی منقولشان هر یک شصت بار هزار هزار درهم یعنی 000/000/60 درهم معادل 000/000/4 دینار بالغ بوده است. (اصطخری، 1373، ص. 126) ابوالحسن علی بن الحسین بن علی بن علی مسعودی، دیگر مورخ و جغرافی‌دان مسلمان (وفات: 346ه.ق)، در کتاب مروج الذهب و معادن الجوهر درباره سیراف اطلاعات ارزشمندی به دست می­دهد و می­نویسد: « ملوانان سیراف در دریای چین، سند، زنج، عربستان، اریتره و حبشه کشتیرانی کرده و دادوستد دریاها را اداره می­کنند.» سلیمان و ابوزید حسن کتابی به نام سلسله التواریخ دارند که در آن از تجارت دریایی سیرافیان و ایرانیان با چین و احترام فغفور چین به مسلمانان و... مطالبی آمده است ازجمله داستان ظلم و ستم خواجه‌ی چینی به بازرگان خراسانی و رسیدگی فغفور چین به داد او و برکناری خواجه‌ی چینی از خزانه‌داری کل امپراتوری به‌واسطه ظلمی که کرده بود.( مسعودی، مروج الذهب، صص. 139-138)

 ابوالقاسم محمد بن­حوقل، جهانگرد و جغرافی‌دان عرب، دیگر مورخی است که در کتابش صوره‌الارض که در سال 367 ه.ق تألیف شده است در معرفی این بندر اطلاعاتی را ثبت کرده است.  ابن‌حوقل همچنین  از ثروت و دارایی ابوبکر احمد بن عمر سیرافی حکایت می‌کند که در زمان خود ( سده چهارم هجری ) از این بابت کم‌نظیر بود، ثروت و مکنت او درنتیجه دادوستد وی با چین و هند و سراندیب و شهرها و بندرهای شرقی آفریقا کسب‌شده بود. طبق نوشته ابن‌حوقل ثلث مال این بازرگان 900 هزار دینار بدون در نظر گرفتن کشتی­هایش بوده است (ابن حوقل، 1345، ص.58). همین مورخ به داستان مردی که چهل سال از کشتی بیرون نیامد و وقایع او اشاره دارد که اهل سیراف بود. (ابن حوقل، 1345،صص.58-57). شمس‌الدین ابوعبدالله محمد بن احمد بن ابوبکر شامی مقدسی معروف به بشاری، که کتاب احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم را در سال 375 ه.ق تألیف کرده است در خصوص سیراف گوید: « مردمش به هنگام آباد کردن آن را از بصره برتر می­نهادند، زیرا که ساختمان­هایش استوار، جامعش زیبا، بازارهایش درست، مردمش دارا، نامش بلندآوازه است. درگاه چین اینجاست نه عمان، انبار فارس و خراسان است. باری من شگفت‌انگیزتر از خانه­هایش ندیده­ام که بلند با چوب ساج و آجر ساخته‌شده. یک‌خانه تا بیش از یک‌صد هزار درم خریداری می‌شود. ولی پس از پیروزی دیلمیان رو به ویرانی رفته مردم به کرانه­ی دریا روانه شده قصبه­ی عمان را ساختند. سپس زلزله سال 66 و 67 (منظور 367 و 366 ه.ق ) پیش آمد که هفت روز آن را لرزانید. مردم به‌سوی دریا گریخته بیشتر خانه­ها ویران شد یا ترک برداشت و مایه عبرتی برای بینندگان پندآموز گشت..» (ابن حوقل، 1345، ص.636-635) مقدسی در ذکر بازرگانی سیراف اشاره به کالاهای فوطه، لولو، لنگهای کتانی، ترازو و بربهار    (به مجموعه کالاهای وارداتی هندی گویند. نک؛ لسترنچ،1383، ص.314) می‌کند. (مقدسی،1385، ص.658)

 ابن‌بلخی که کتابش به نام فارسنامه را در سال 500 ه.ق تألیف کرده است در توصیف بازرگانی سیراف چنین می­گوید؛

 «سیراف در قدیم شهری بزرگ بوده است و آبادان پرنعمت و مشرع بوزی، (بوزی­ها: بوزی یا بوست نوعی قایق است.) و کشتی­ها و به عهد  خلفا گذشته – رضوان ا... علیهم- در وجه خزانه بودی و به سبب آنک عطر و طیب از کافور و عود و سندل و مانند آن داخل آن بودی مالی بسیار ازآنجا خاستی و تا آخر روزگار دیلم هم برین جملت بود، بعدازآن پدران امیر کیش مستولی شدند و جزیره قیس و دیگر جزایر به دست گرفتند و آن دخل، کی سیراف را می­بود، بریده گشت و به دست ایشان افتاد و رکن‌الدوله خمارتگین قوت رای و تدبیر آن نداشت کی تلافی این حال کند و بااین‌همه دو بار به سیراف رفت تا کشتیهاء جنگی سازد و جزیره قیس و دیگر جزایر را بگیرد و هر بار، امیر کیش او را تحفه­ای فرستادی و کسان او را رشوتها دادی تا او را بازگردانیدندی و به عاقبت چنان شد، کی یکی بود ازجمله خانان نام ابوالقاسم و سیراف نیز به دست گرفت و به هردو سه سال لشکری را آنجا فرستادی و رنج‌ها کشیدندی از وی، چیزی نتوانستندی ستد و چون حال برین گونه بود، و هیچ بازرگانی به سیراف کشتی نیارست آورد، از بهر ایمنی راه به کرمان یا مهربان یا دورق، و بصره اوگندند و بر راه سیراف جز چرم و زرافه و اسبابی کی پارسیان را به کار آید نیاورند. و ازاین‌سبب، خراب شد و جامع و منبر دارد و نواحی و اعمال بسیار دارد. اما گرمسیر عظیم است و هیچ آب نیست و آب باران خورند، الا دو سه چشمه کی هست.» (ابن بلخی،1374، صص.332-328)

شهاب‌الدین ابوعبدالله یاقوت بن عبدالله حموی، دایره المعارف نویس عرب ( وفات: 626 ه.ق) در دایره المعارف جغرافیایی خود، معروف به معجم البلدان، اطلاعات ارزشمندی از سیراف قرن هفتم به دست می­دهد (لسترنچ، 1383، صص.280-276؛ یاقوت، 1362، ص.76) مورخ دیگر قرون میانه به نام ابوالفداء الملک الموید عمادالدین اسماعیل بن علی است. او از ملوک حماه و مورخ جغرافی­دان عرب   (وفات: 732 ه.ق) است و در کتابش به نام تقویم البلدان اطلاعات ارزشمندی از وضعیت تجارت در سیراف در قرن هشتم هجری می­دهد. (ابوالفداء، 1349، ص 198)

 مورخین و منابع مکتوب چینی‌ها کمی بعدتر به این مسئله اشاره دارند. در قرن 12 م. چائو جوکوآ ( چائو فان شی) اشارات مکرری به بازرگانان و جامعه بازرگانانی پوسو ( پارسی ) و تاشی (عربی) که در کانتون بوده‌اند، دارد. وی به‌ویژه به بندر سیراف به‌عنوان بندر اصلی آن‌ها که ثبت‌شده است، اشاره می‌کند. در آغاز قرن دهم م. توجه کشتی رانان سیرافی به تجارت با دریای سرخ و آفریقا معطوف بوده است، در اوایل دوران اسلامی است چشم­انداز قدیمی­تر ارتباطات با شرق آفریقا تقویت می­گردد. ابوزید ( حدود 877 تا 915 م.) یک بازرگان سیرافی است که از سواحل جده و زنگبار بازدید کرده است. بدیهی است که وی در امتداد سواحل قدیمی­تر هم گردش کرده است. حمزه بن حسن الاصفهانی ( 893 – 970 م) می­نویسد که حسن بن عمر السیرافی، بازرگانی از سیراف است، که سرزمین کونام در سودان را دیده است به‌هرحال طی زمانی که مقدسی سیراف را در قرن 10 م. توصیف می‌کند دوران افول این بندر آغاز می‌شود. شهر هنوز یک بندر واسط کالاهای تجارتی است با خانه‌های  مجلل است. اما زلزله‌های متعدد آن را در سال 977 تخریب کرده و  آسیب­هایی بدان وارد می‌کند و بسیاری از بازرگانان به‌جاهای دیگر کوچ کرده‌اند. پس از سقوط آل‌بویه (حدود 1055م) و ناامن شدن جاده­های تجاری در فارس، بیشتر راه‌های دریایی از سیراف به کیش منتهی شد، جزیره­ای در فاصله 110 کیلومتری جنوبی ساحل یا خشکی. بنابراین وقتی ابن‌بلخی در قرن 12 م. فارسنامه را می‌نویسد، سیراف به‌طور کامل دچار زوال شده است. زمانی که یاقوت این محوطه را بازدید می‌کند، شهر ویران‌شده بود و فقط دارای تعدادی ساکن کم‌بضاعت و فقیر بوده است. ساختمان­های مجلل هنوز سالم بوده‌اند و مسجد آن دارای ستون­های چوبی بوده است. در این زمان نام سیراف از زبان­ها تغییر کرده و تبدیل به شیلاو شده بود، این نامی است که هنوز به بخشی از این محوطه اطلاق می‌شده است. (­Tampeo, 1989, P.103)

 ارزیابی منابع نوشتاری؛ غالب منابع نوشتاری صدر اسلام حداقل تا قرن پنجم هجری اشاره به شکوفایی و ارتباط بازرگانی این بندر با هند و به‌ویژه چین دارند به‌گونه‌ای که حتی اشاره به کشتی­رانی مستقیم با چین را در حدود قرون دوم و سوم ه.ق شده است.

با توجه به اسناد ثبت شده در برخی از مهمترین متون صدر اسلام در جدول شماره 2 نام تاجران سیرافی، میزان ثروت، مکان تجارت و نوع کالاهایی تجاری آنان به تفکیک آمده است که نشان می­دهد که آنان از این طریق چه سود سرشاری نصیبشان می­شده است و بدون جهت نیست که این بندر به محل تجمع بازرگانان پارسی و غیرپارسی تبدیل شده بود چرا که از طریق این تجارت سود هنگفتی را به دست می­آوردند. (جدول 2)

 مسیر دریایی سیراف تا چین از نگاه سلیمان سیراف در قرن چهارم ه.ق.

سلیمان تاجر سیرافی که در نیمه اول قرن چهارم هجری می­زیسته اطلاعات مبسوطی از سیراف و بازرگانی دریایی آن در اوایل قرن چهارم هجری می­دهد که بخشی از آن به راه­های دریایی، فاصله بین آن‌ها و میزان زمان نیاز به کشتی­رانی از یک بندر به بندر دیگر، مربوط بوده است. بر اساس این کتاب ارزشمند فواصل دریایی، زمان، کالاهای مبادله شده و جزایر و کوه­های بین سیراف و بندر خانفوا به شرح جدول شماره یک بوده است که به‌نوعی بازسازی است از مسیرهای تجاری فعال آن دوران(سلیمان تاجر سیرافی، 1381، صص.60-56؛ سلیمان و ابوزید سیرافی، 1335).

 جدول شماره یک؛ نمودار  فرضی مسافت، زمان، کالاهای مبادله شده و جزایر و کوه­های بین سیراف و بندر خانفوا بر اساس گفته­های سلیمان تاجر سیرافی (سلیمان تاجر سیرافی، 1381،صص.60-56)

          

جدول شماره2 –بازرگانان ثروتمند صدر اسلام در سیراف و دارایی های آنها بر گرفته از متون نوشتاری

 

نام تاجر

میزان ثروت

مکان تجارت

نوع کالاهای تجاری

منبع

احمد بن عمر سیرافی

900.000 دینار

کشتی­هایش در شرق آفریقا، خصوصا زنگبار

ادویه و سنگهای قیمتی و عطر و کالاهای آفریقایی

ابن‌حوقل، صوره‌الارض، ص.58

یکی از بازرگانان سیرافی

40.000.000 دینار

تمام بندرهای دریایی صدر اسلام به مدت 40 سال در روی آب بوده است.

 

جیهانی، اشکال العالم، ص.121-120

 

 بازرگانی دریایی سیراف با دیگر بندرهای (منطقه­ای و فرا منطقه‌ای) بر اساس مدارک باستان­شناختی

 یکی از مهم‌ترین مدارکی که بازرگانی دریایی سیراف را با بندرهای جنوبی خلیج‌فارس (به شکل منطقه­ای) و شرق دور (به شکل فرا منطقه‌ای) نشان می­دهد، سکه­ها هستند. سکه­های به‌دست‌آمده طی کاوش­ها و بررسی­های سیراف عبارت‌اند از: رومی 1 قطعه، بیزانسی 3 قطعه، اموی اسپانیا 1 قطعه، ، مسقط و عمان 4 قطعه، زنگباری، هندی، یمنی هرکدام یک قطعه، و چینی 70 قطعه، پارت و ساسانی 4 قطعه، ساسانی 33 قطعه، ساسانی یا عرب ساسانی 3 قطعه، اموی 38 قطعه، عباسی 78 قطعه، اموی یا عباسی نامشخص 138 قطعه)( Lowick 1985: 10).

همان‌گونه که از این آمار پیداست در  میان سفال­های غیر اسلامی و پارسی به‌دست‌آمده حجم بالایی از سکه­های یافت شده چینی است.  درواقع از دورة ساسانی به بعد سیراف با بخش عمده­ی از جهان باستان ارتباط داشته است، مدارک در تأیید این ارتباط علاوه بر  سکه­های پیش­گفته، یافته­های سفالی ازجمله سفال براق هندی، سلادن و چینی­های شرق دور و اشیاء شیشه­ای، استخوانی و عاجی از افریقا است. سفال لعاب­دار گونه­ی فیروزه­ای، سفال منقوش نامُرد (گونة میناب)، سفال قرمز صیقلی هندی از نوع سفال‌های گجراتی حاکی ارتباط جامعة ساسانی سیراف با دیبل (دیبول؟)، میناب، عراق، بندرهای جنوبی خلیج‌فارس، هندوستان، شرق دور و چین و سایر مناطق این حوزه­های فرهنگی را نشان  می‌دهد (Whithouse & Williamson 1973: 38-39 ؛Whithouse 1974: 6). بر اساس آزمایش­های میکروسکوپی بخش عمده­ای از سفال­های منطقه­ای و شاخص خلیج‌فارس می­توانسته در خود محل تولید شود، امری که غالب محققان آن را به بین‌النهرین انتساب داده­اند. (Whithouse 1979: 881؛Keal & Mason 1991: 51-67 ). در این میان سفال­های شرق دور  شامل چینی­ها و سلادن­ ها به جهت فن خاص تولیدی آن‌ها و مواد به‌کاررفته در ساخت آن‌ها، در چین و شرق دور تولید می‌شده و به خلیج‌فارس صادر می­گشته است. گونه سفالین چانگشا یکی از شاخص­ترین سفال­های ارزشمند وارداتی  به خلیج‌فارس است. 

 در کنار این سفال­ها، طبق کاوش­های انجام‌شده توسط  وایت هاوس، از مرحله­ی E ([2] ) توالی فرهنگی مسجد جامع سیراف سکه‌های سلسله تانگ «کای – یوان»([3]) ضرب سال 621 م، و شمار 60 سکه مفرغی مربوط به دوره تانگ و اواخر سونگ از محوطةF (خانه‌های مسکونی قرن 9و10 میلادی به‌دست‌آمده که نشان از روابط بازرگانی ایران و چین در اواخر  دوره ساسانی و صدر اسلام است.. (­Tampeo, 1989: 98)

 مدارک اصلی بازرگانی سیراف در دورة ساسانی با هند و شرق دور شامل سفال قرمز براق هندی (IRPW) و 2 قطعه سفال زمخت سنگی چینی با لعاب سیاه‌رنگ است که از قلعه ساسانی و پایین‌ترین لایه‌های ساختمان E در محوطة J ( محوطه گمرک خانه یا سربازخانه، کاوش شده توسط دکتر وایتهاوس در سیراف) به‌دست‌آمده است. وایتهاوس گزارش محوطه J را منتشر نکرده، اما یافته‌های یادشده در بالا را که مربوط به قلعه ساسانی است معرفی ‌‌می‌کند. (Whithouse 1974: 9-12).  هرچند بقایای بازار دورة ساسانی و تجارت را در دست نداریم، اما مهم‌ترین یافته­های دورة ساسانی سیراف از مکان­های کاوش شده زیر به‌دست‌آمده است؛ از محوطة O ( گورستان)، زیورآلات طلایی با مروارید، 31 مهره سنگی، 30 سکه ساسانی و یک‌گونه رومی و 33 تا 36 سکه مفرغ و نقره‌ای (1972: 70-71,87 Whithouse 1973: 243; ؛Lowicks 1985: 1-2). تعداد اندک سکه رومی و چینی هم‌افق در سیراف از یک‌سو و وجود سکه اکسومایتی در آن، نشان از ارتباط بازرگانی سیراف با رومی‌ها دارد. (­Tampeo 1989: 99) انتقال دوره ساسانی به دوران اسلامی با توجه به بقایای نهشته­های کاوش شدة وایتهاوس قابل‌اثبات است و در ترانشة B در لایه‌های   پنج­گانه به شکل زیر دیده‌شده است: لایه 1) سکه مفرغ، گوشواره طلا و مهره‌های عقیق یمنی ساسانی؛ لایه 2) فاقد سکه اسلامی؛ لایه 3) سکه کم‌وزن بیزانسی ( قرن هفتم میلادی 9-651م)؛ لایه 4) سکه‌های سربی بدلی اواخر و اوایل قرن 9 میلادی ( اوایل دورة عباسی)؛ لایه 5) معماری اوایل دورة عباسی (­Tampeo 1989: 100).

 وجود 24 سکه­ با تاریخی از 670 و 80-699 میلادی تا 9- 738 م (اموی، 80 تا 121 ه.ق) در پرشدگی مصطبه سیراف نشان از استقرار هم‌افق با دورة اموی در سیراف دارد. اندکی پس‌ازاین زمان، 46 قطعه سفال با خمیره سنگی چینی در دورة چهارم نهشته خارج از قلعه به‌دست‌آمده است که آن نشان از بازرگانی با چینی­ها قبل از احداث مسجد در حدود سال 800 میلادی دارد. اطلاع ما از نهشته­های اموی در سیراف محدود به سکه‌هایی است که از لایة 3 وایتهاوس در پرشدگی مصطبه مسجد جامع به‌دست‌آمده است. همچنین یک سکه اموی مربوط به امویان اندلس با تاریخ 121 ه.ق. دراین‌بین سکه­ای هم از سولیدوس کنستانس دوم که بین سال­های 651 تا 750م. تاریخگذاری شده است،(هم‌افق با دوره اموی) به‌دست‌آمده است (­Tampeo 1989: 101) که این مدارک در لایه­های عباسی و نیز آل‌بویه برخلاف دوران اموی افزایش‌یافته و نشان از رونق بازرگانی در سیراف قرن دوم تا پنجم ه.ق دارد. تغییر قدرت سیاسی در دورة اموی از ساسانی باعث بی­ثباتی و آشفتگی زودگذر می­شود. این مسئله با اشاره مورخان بر جنگ‌های پی‌درپی در مراکز اصلی ساسانیان نظیر گور، اصطخر، گناوه و سینیز همخوانی دارد. وجود سکة بیزانس در نهشته‌های صدر اسلام و نیز سکة اموی اندلسی نشان از تداوم بازرگانی با غرب و بیزانسی­ها دارد. سکه­های اموی عمدتاً ضرب بیشاپور، بصره و به‌ویژه واسط، کرمان، هرات، مرو، دمشق و اصطخر هستند؛ به همراه 1 سکه اندلسی که ضرب اسپانیاست. اما از دورة عباسی‌ها 78 سکه به‌دست‌آمده که محل ضرب آن‌ها ری، بصره، بغداد، واسط، بحرین، شیراز و سیراف است، که برقراری ارتباط تجاری با بحرین و بندرهای آن را تأیید می­کند. سکه­ها نشان ازسرگیری روابط بازرگانی در اواخر دورة اموی پس از یک دوره جنگ و آشوب دارد. بازرگانی دریایی که از قبل در اواخر دوران ساسانی از طریق بندر ابُلّه (نزدیک بصره) وجود داشت در دورة اموی کمی رونق گرفته و با احداث شهرهای جدید نظیر سامره و بغداد این روند رشد بالایی یافته و منجر به احداث بندر جدید بصره در محل یا نزدیکی بندر ساسانی ابُله می­شود. عدم کاوش­های باستان‌شناسی در بصره چشم‌انداز این روابط را مبهم کرده است.  کاوش‌های باستان­شناختی در نهشته­های قرون دوم و سوم هجری در سیراف نشان از حضور سفال‌های چینی در آن دارد که مربوط به حدود 178ه­ .ق یا 800 میلادی است. در این زمان مسجد جامع سیراف، بنای بازار و در ادامة آن بنای گمرک­خانة آن احداث می­شود. وجود سفال­هایی از هندوستان و اشیاء عاجی و استخوانی و نیز تزئینی از خرگوشی که در حال جهش از روی آب است و آینه مفرغی مربوط به دورة تانگ (سال 621م.) که توسط وایت هاوس به‌دست‌آمده، نشانی از ارتباط بازرگانی سیراف با چین و هند دارد که تداوم آن در دورة اموی و عباسی دیده می­شود( Whitehouse 1973: 3).

 اولین نشانة بازرگانی دریایی با جنوب چین از پرشدگی مرحلة اول مصطبه مسجد جامع به‌دست‌آمده است. قطعه سفالی که از نوع خمیر سنگی بانام‌های عربی یوسف و منصور یا میمون است که قبل از لعاب دادن سفال این اسامی در داخل آن نوشته‌شده است و احتمالاً از طرف بازرگان مسلمانی که مقیم چین بوده ارسال‌شده است (­Tampeo 1989:101). کوزه با خمیر سنگی زمخت و لعاب سیاه، پایه‌های تراش داده شدة نوع « دوسون» از دیگر یافته­های به‌دست‌آمده از نهشته­هایی است که در پرشدگی مصطبة  ساخت مسجد مربوط به صدر اسلام به‌دست‌آمده است. کوزه ساسانی – اسلامی به‌دست‌آمده که نام حاتم بر روی آن نوشته‌شده بود و نیز سفال‌های نوع شوش از دیگر یافته­های است که ارتباط بازرگانی آن را با مراکز یادشده تأیید می­کند (Whithouse 1970: 5). بیشترین مدارک بازرگانی با چین سفال­های مربوط به سال‌های 827 تا 907م. است که همزمان با اواخر دوره تانگ و دوره سلسله­های پنج­گانه (906 – 1000م.) چین بوده و با آغاز سلسله سونگ شمالی همراه است. سیراف در این زمان در اوج شهرت بازرگانی خود و دارای کشتیرانی پیشرفته بود. این زمان مصادف با سال­های 293 تا 378 ه. ق است که با اوج توصیف­های مورخان از سیراف همراه است، که در بالا بدان اشاره‌شده است (­Tampeo 1989: 102). (جدول شماره 2)

 

جدول 2-  گاهنگاری سلسه های ایران و چین از تاریخ 600 تا 1500 میلادی (­Tampeo, 1989, P.410)

دوران سلسله های ایرانی

تاریخ به م.

تاریخ به م.

نام سلسله چینی به فارسی

ساسانی

226-641

581-618

سویی (Sui)

اموی(بنی امیه)

661-750

618-684

684-756

تانگ قدیم (Early Tang)

 (High Tang )

عباسیان

750-1258

756-827

827-907

907-960

تانگ میانه (Middle Tang)

تانگ متاخر(Late Tang)

سلسله­های پنجگانه (Five Dynasties)

سلجوقیان

1037-1231

960-1127

سونگ شمالی (Northern Song)

ایخانیان

1227-1336

1127-1279

1271-1368

سونگ جنوبی (Southern Song)

یوآن (Yuan)

تیموریان

1385-1500

1368-1644

مینگ (Ming)

 

ازجمله این سفال­ها می‌توان به سفال­های نوع چانگشا اشاره کرد. ازاین‌گونه سفالی در طی کاوش­های وایت هاوس در به دست آمد. همچنین در کاوش­های جدید سیراف در سال 2009 و در ترانشه A در پایین­ترین لایه‌های آن، ازاین‌گونه سفالی به دست آمد که در ادامه به توصیف و تحلیل آن پرداخته خواهد شد.( اسماعیلی جلودار، 1394: 220)

درکاوش‌های بریتیش میوزیوم در سیراف نیز این ارتباط از طریق محصولات چانگشا یافت شده در قرون 8 تا 10 میلادی در خلیج‌فارس قابل طرح است. پروژه کاوش سیراف در سال 2007 توسط موزه بریتانیا به‌عنوان طرح پژوهشی دوساله با حمایت موسسه بریتانیایی مطالعات پارس صورت گرفته است. هدف از این پروژه مستندسازی یافته‌های کاوش‌های باستان‌شناسی از سیراف بوده است. مجموعه‌ای بیش از 20000 آثار مکشوفه از سیراف که ارتباط بین خلیج‌فارس و چانگشا را نشان می‌دهند. تمام یافته‌های کاوش سیراف در موزه بریتانیا در پایگاه داده مرکزی موزه ثبت‌شده است. این سوابق در پایگاه داده‌های مجموعه آنلاین بریتیش میوزیم قابل مشاهده است.[4] (تصاویر: 4- 5)

 سفال چانگشا و جایگاه آن در بازرگانی دریایی  ایران و چین      (نک؛ نقشه شماره یک و دو)

سفال چانگ­شا، ازجمله سفال‌های مهمی است که ازنظر خمیره جزء ظروف سنگ نما شاخصي است که با بدنه­اي به رنگ خاكستري سبز يا نخودي و پوشش گلي سفیدرنگ تولید می‌شده است. كاسه­هاي  ديگچه­اي شكل بارنگ‌های سبز يا سبز و قهوه­اي روي زمينه­ي كرم که با استفاده از رنگ‌های زير لعاب مسي و آهني براي نشان دادن طرح‌های ساده­ي خطي و گل‌دار تزئين شده­اند. روگيولي(see:Rougeulle 1991: 21-25) توصيف جزئي­تر به همراه تصوير ازاین‌گونه ارائه كرده است و این‌گونه را سفال نوع هونان "Gres du Hunan" نام­گذاري كرده است (see:Rougeulle 1991: 21-25) همین‌طور وايت هاوس اين ظروف را با عنوان ظروف سنگي منقوش معرفي كرده و تامپوي نيز همين اصطلاح را به‌کاربرده است.

 (Whitehouse 1973: 248-249; Tampeo, 1989: 54-57, 320-325; Quote from: Kennet,2004:60-61)

سفال‌های چانگشا در اواخر سال‌های دوران سلسله تانگ (906 818  AD) تولید می‌شده است. (flecker.2001: 335) منشاء این  نوع سفال شهر چانگشا چین است. این‌گونه سفالی از چین و تقریباً تمام بخش‌های اقیانوس  هند و بندرهای آن به‌دست‌آمده است ( Whitehouse 1973: 249-251؛ see: Liu 1991: 236) مدارك نشان مي­دهد كه توليد گونه­ي هونان از اواسط دوره­ي تانگ شروع‌شده و در اواخر دوره­ي تانگ و سلسله­هاي پنجم ديگر توليد نمي­شده است (Liu 1991: 225-236).  به عقيده­ي واتسون اشكال ظروف نشان مي­دهد كه تاريخ این‌گونه مربوط به نيمه­ي دوم قرن نهم میلادی بوده است (Watson 1984: 64).

 مهم‌ترین یافته باستان­شناسی به‌دست‌آمده ازاین‌گونه سفالی مربوط به محموله‌ای است که طی کاوش‌های باستان­شناسی در اندونزی به‌دست‌آمده است. محتويات ا ین كشتي غرق‌شده­ شامل شمار زيادي كاسه­هاي چانگ­شا بوده است و اتفاقاً، يكي از اين كاسه­ها بر اساس كتيبه­اي كه روي آن حک‌شده بود به اوايل قرن 9 ميلادي تاريخ­گذاري شده است. (Flecker 2001).

     سفال چانگشا در محموله کشتی غرق شده­ی بلیتونگ در اندونزی

لاشه کشتی بلیتونگ توسط ماهیگیران مرد که در شمال بندر TANJUNG  PANDAN  در جزیره‌ی BELITUNG  اندونزی بین سوماترا و برونئی BORNEO مشغول ماهیگیری بودند،کشف شد. ( نقشه 1) ماهیگیران تعدادی کاسه‌ی رنگی مجزا و کوزه­هایی که به‌آسانی قابل‌تشخیص هستند که متعلق به کوره‌های سفال‌پزی چانگشا، CHANGSHA  در ایالت هونانHUNAN چین هستند را با خود می‌آوردند. ( PLAT1 ) یک شرکت المانی با مجوز دولت اندونزی برنامه بررسی و کاوش آن را در محل محوطه ایی که در بستر دریا کشف‌شده بود انجام داد. کاوش در سپتامبر و اکتبر سال 1998 توسط شرکت انجام شد، و در زمان بادهای موسمی شمال غرب متوقف و در آوریل 1999 تحت نظر مستقیم  فلچر ادامه یافت. (flecker.2001: 335)

نقشه شماره 2: موقعیت کشتی غرق شده بلیتونگ (flecker.2001: 336)

 لاشه‌ی کشتی غرق‌شده مربوطه به قرن 9 میلادی در سال 9-1998 در جزیره‌ی « بلیتونگ» اندونزی بین سوماترا و برونئی مورد کاوش قرار گرفت. ساختار کلی که از این لاشه باقی‌مانده است شامل تخته‌های متصل‌به‌هم و وصل شده به همراه لایه‌های داخلی و خارجی لاشه کشتی، چوب‌های سقف آن‌که از بین رفته بود، یک صفحه تخت که کشتی و چنگک آن و لنگری از جنس ترکیبی چوب و آهن هست. مدارک قوم نگارانه و شمایل‌نگاری نشان می‌دهد که این ساختار مربوط به کشتی‌های پارسی / عربی[5] و هندی است، نوع چوب و تخته­ی مخصوصی که در این کشتی شناسایی‌شده است قویاً ریشه­ی آن را تأیید می­کند. بار کشتی حاوی سفال‌های کامل چینی است، بیشتر آن‌ها  مربوط به کوره‌های چانگشا است. ( تولیدات چانگشا). این اولین مدرک باستان‌شناسی روشن است که نوشته‌های تاریخی را که کاملانشان می‌دهد که تجارت مستقیم بین غرب اقیانوس هند و شرق آن در اواخر هزاره اول پس از میلاد وجود داشته را تأیید می‌کند. (flecker.2001, p.335)

همچنین این‌گونه سفالی از محوطه­هاي متعددي در ساحل خلیج‌فارس ازجمله از سكوي مسجد پرشده مربوط به قرن 9 ميلادي در سيراف و نیز صحار که طی کاوش‌های باستان‌شناسانی همچون وایت هاوس و روگیولی به دست آمد. (Whitehouse 1973: 249, fig. 18.2. Rougeulle 1991: 21-25).

سفال‌های چانکشا (نوع چانگشا) که در لاشه کشتی به‌دست‌آمده  است به تولیدات مربوط به قرن 9 میلادی شناخته‌شده هستند، با تاریخ دقیقی که مربوط به قبل از حدود 838 میلادی است که از کف لاشه کشتی در بلیتونگ  به‌دست‌آمده‌اند. (گوی،1990: 9) صمغ معطر، پس از انجام کالیبره شدن آزمایش کربن 14آن، به حدود سال 780- 680 م؛ رازیانه ستاره­ای ( نوعی گیاه بانام LLICIUM ANISATUM یا عصاره‌ی آن ، که بخش برچه­ی( بخشی از گیاه) آن دارای دو ردیف ستاره داران است، تقسیم‌بندی می‌شود به سال 890- 670 میلادی تاریخ‌گذاری شده است. یکی از چینی‌های مربوط به لاشه کشتی غرق‌شده کلمات تزیینی چینی­هایی را دارد که در آن واژه‌های  “ ??bao-lier- nion qi- yue shi – lui- ri”  آمده  است که تفسیر شده به شانزدهمین روز از هفتمین ماه از دومین سال مربوط به فرمانروایی امپراتور جینگ – زونگ ، یا 16 جولای سال 826 میلادی. ( چن، 1999، در حال چاپ) کاسه‌ی دیگری دارای سه حرف است که چن آن را ترجمه کرده است به: " bing- wu" سال 826 میلادی. چندین سکه‌ی چینی هم از کشتی غرق‌شده به‌دست‌آمده  است که همه­ی آن‌ها  دارای اثر k’al- yuantung- bao، هستند که نشان می‌دهد آن‌ها  در سال­های 26- 618 میلادی تولیدشده‌اند که مربوط به اوایل سلسله تانک هستند. ( ریملت 1978: 5) سکه‌های چینی معمولاً برای چندین قرن مورداستفاده بوده­اند. سه نمونه آلی برای تاریخ‌گذاری به شیوه رادیو کربن به دانشگاه «وایکاتو»، نیوزیلند ارسال شد. اشعه‌ی سیگمایی رادیو کربن نشان داد که نمونه‌های ارسال‌شده دارای تاریخی به شرح زیر است:

نمونه اول؛ صمغ‌های معطر، به حدود سال 780- 680 میلادی تاریخ‌گذاری شده. نمونه دوم؛ رازیانه ستاره‌ای شکل ( گیاهی است بانام علمی ILLICIUM ANISATUM و عصاره­ی آن‌که دارای برچه­هایی( پرچم‌هایی در مرکز گل) به شکل ستاره‌ای شکل چیده شده‌اند.) با تاریخ کالیبره شده به سال 890- 670 میلادی.  نمونه سوم مربوط به الوار      ( تخته‌های چوبی) کشتی است(حلقه‌های رشد) به تاریخ حدود 890- 710 میلادی تاریخ‌گذاری شده است. صمغ گیاهی شاید از جمع­آوری قطعات قدیمی­تری که در جنگل بر روی زمینی افتاده بوده است باشد تا این‌که مربوط به تولیدات زمان درو محصول باشد، تاریخ نوشته‌شده بر روی کاسه‌ها به نظر دارای بالاترین احتمال قابل حدس بوده باشد تا تاریخ‌گذاری انجام‌شده به شیوه رادیو کربن‌ها. (flecker.2001, p.344)

محموله کشتی:اکثریت یافته‌ها، مواد مربوط به محموله دریایی بودند. تخمین زده می‌شود 10 تن شمس سربی بر روی سقف تخته چوب‌های کشتی انباشته‌شده بود که دهانه کشتی را تماماً پرکرده و احتمالاً نقش وزنه تعادل کشتی را بر عهده داشته است. از طرف دیگر غالب بارکشتی که باقی‌مانده بود، تولیدات سفال‌های چینی بوده است که احتمالاً مربوط به کوره‌های سفال‌پزی چانگشا ( CHANGSH) هستند. اکثریت آن‌ها  مربوط به کاسه‌هاست، ادامه بار مربوط به کوزه‌ها و تنگ‌های دهان‌گشاد است و فرم‌های عمومی با تنوع کمتری قرار داشتند. کاسه‌ها هم در وسط کشتی انباشته‌شده بودند و ازنظر طولی نزدیک لاشه کشتی بر روی الوار چوبی قرار داشتند، احتمالاً در اصل با پوشال و کاه به‌صورت سیلندری بسته‌بندی می‌شده‌اند.کاسه‌ها همچنین در داخل کوزه‌های ذخیره با لعاب سبز پررنگ بزرگ، منسوب به سفال­های نوع « دوسان، DUSUN»، که در کوزه‌های سفال‌پزی چائونگ دونگ (GUAN DONG) تولیدشده‌اند، ذخیره می‌شدند. (تصویر 1) (flecker.2001, p.339

تصویرشماره 1: بخشی از محموله­های کشتی بلیتونگ، تصاویر سمت چپ سفال چانگشا(flecker.2001)

منبع بارگیری: بازنگری در متن‌های تاریخی نشان از این است از تجارت و توجه کشتی‌های بازرگانی درمی­یابیم که تجارت بین جهان پارسیان و هند و چین به‌صورت مستقیم برقرار بوده است. کاوش‌های انجام‌شده در شهر مرزی تانگ در« یانگ ژو» YANGZHOU منجرب به دست آمدن تعداد قابل‌توجهی از سفال‌های دوره­ی تانگ شد نظیر سفال « سانسایی» (SANCAI) با سفال سفید شمالی (NORTHERN WHITE WARE)، سفال منقوش چانگشا، سفال با لعاب سبز از نوع یوئه (YUE) و حتی سفال‌هایی که مربوط به پارسی‌هاست(ایرانی). این یافته­ها در یک بندر باستانی چینی، شناخته‌شده و آگاهی می‌دهد که بازرگانان خارجی در چین دارای جایگاه بالایی بوده‌اند. این مسئله منجرب ‌به دست آوردن یک نتیجه‌گیری خوب از لاشه کشتی غرق‌شده خواهد شد. احتمالاً تمام سفال‌های کشف‌شده در محموله کشتی بلینگتون از بندر« یانگ ژو» (YANGZHOU) در دوره­ی تانگ بارگیری شده است. حقیقت این است که وجود همه‌ی این قطعات سفالی در کشتی غرق‌شده نشان    می­دهد که این سفال‌های همگی در یک‌زمان و به‌صورت همزمان صادرشده‌اند. سفال‌های دوره تانگ در جنوبی آسیا، شبه‌قاره هند، سریلانکا، دره­ی ایندوس، خلیج‌فارس و در سواحل دریای سرخ، در سرزمین‌های دور داخلی همانند سامرا( خلیفه عباسی) و نیشابور در خراسان، در سرزمین­های دوردست غربی همانند فسطاط ( قاهره قدیم) در مصر و آنتیوگ « ANTIOCH» در سواحل سوریه به‌دست‌آمده  است. همچنین در سرزمین‌های جنوبی­تر مانند جزایرکوموروس و زنگبار ( روگیول، 1996، 161) اولین یافته‌هایی که به‌ویژه در سیراف ، بندر اصلی پارس ( ایرانی‌ها) در قرن 11 میلادی،  فراوان‌اند، این‌گونه سفال­هاست. سفال‌های به‌دست‌آمده  ازآنجا مربوط به‌پیش از تاریخ مسجد جامع بزرگ سیراف است ( حدود 820 م ). شامل قطعات کوزه­هایی با لعاب سبز زیتونی، سفال با خمیر ه سنگی هونان ( مربوط به چانگشا) و بسیاری از قطعات سفال خمیر سنگی سفیدرنگ، همه‌ی این سفال‌ها به همراه سلادن های یوئه در طی قرن 9 و 10 میلادی و لایه‌های مربوط به آن تداوم می‌یابد. در سرتاسر سرزمین­های پس‌کرانه‌های مرتفع ساحلی، سوهار در خلیج عمان، که رقیب سیراف در ثروت و تجارت است، به‌دست‌آمده  است. این سفال­ها از لایه­های قرن 9 و 10 میلادی محوطه­ی سوهار مشابه آنچه در سیراف به‌دست‌آمده  بود، به‌دست‌آمده  است. (flecker.2001, p.348)

سفال های یاد شده از هندوستان هم یافته شده اما از نظر کمیت احتمالا کمتر است. ( کرسول ، 1999، 2: لام، 1990: 154) «سابارایالو» مدعی است که ( 1996: 113) قدیمی ترین سفال های چینی به دست آمده از هند مربوط به قرن 11 میلادی، اما بیشتر مستندات مربوط به قرن 13 و 15 میلادی است. بنابراین مدارک باستان شناختی اشاره دارد که احتمال بزرگتری ( بیشتری) وجود دارد که کشتی بلیتونگ به قصد و مقصد خلیج‌فارس در حرکت بوده است. از طرف دیگر، سفال های دوره­ی تانگ مهمی در اندونزی یافته شده است، جالب توجه این است که در « پالمبانگ» در سوماترا و در مجموعه معبد « پرامبانان» در مرکز جاوه بودند، اما به نظر بعید است که یک کشتی عربی یا هندی برای انتقال محموله سفال­های چینی دریایی که منحصرا برای بازراهای اندونزی در این زمان بوده، به کارگرفته شده باشد، آنهم در زمانی که این سفال­ها به صورت آشکارا تقاضای بسیار بالایی در خاورمیانه داشته است. (flecker.2001, p.348)

 احتمال دیگر این است که کشتی محموله اش را در سوماترا در بندر واسط اصلی «پالمبانگ» که در محدوده پادشاهی سریویجاوا  قرار داشته،. بارگیری کرده باشد. اگر فلفل و ادویه جات پیدا شده در رسوبات بدون اکسیژن محوطه­ی لاشه کشتی غرق شده، در دیگر کشتی های غرق شده درگیر در تجارت با آسیایی­ها یک یافته رایج می­بود، پس این نظر باید یک احتمال و فرضیه باشد. در عوض یافته شدن رازیانه ستاره ای شکل ( ILLICIUM ANI SATUM)، یک نوع صادرات چینی است با توجه به تمام محموله های دریایی دیگر آن معرف چینی بودن آنهاست، در نظر گرفتن این احتمال که منبع بارگیری آن پالمبانگ باشد بسیار بعید است. (flecker.2001, p.349)

نویافته­هایی از سفال چانگشا در کاوش های جدید سیراف(تصویر 2)

آخرین کاوش­های انجام شده در سیراف مربوط به سال 1388 می شود که در طی آن دو ترانشه A  و B یکی در پشت مسجد جامع سیراف و دیگری در محله بنگسار در غرب سیراف انجام گرفت که در پایین ترین لایه از ترانشه A سفال نوع چانگشا به دست آمد. (اسماعیلی، 1394: 221-201) نکته جالب تر اینکه در فاصله حدود 20 متری این ترانشه که درست بر لبه­ی ساحل حفر شده بود در فصل اول کاوش به سرپرستی اسماعیلی جلودار در کف مجموعه معماری کاوش شده یک قطعه سکه چینی به دست آمده بود که ازنظر  گاهنگاری با سفال نوع چانگشا مربوط به یک بازه زمانی است( اسماعیلی، 1390؛41-13) که در ادامه به نتایج و گاهنگاری پیشنهادی ترانشه A پرداخته خواهد شد؛

گمانه A: گمانه A در جنوب محوطه بنگسار با مختصات جغرافیایی 27 4004.3 N:  ،E:052 19 37 1  و مشرف به دریا بر روی برش ساحلی ایجاد شد. این گمانه ابتدا به ابعاد 2×2 متر در جهت شمال جغرافیایی ایجاد شد اما برای دستیابی به اطلاعات ومواد فرهنگی بیشتر  1 متر در جهت شمالی جنوبی به ابعاد آن اضافه شد.  هدف از ایجاد این گمانه دستیابی به توالی فرهنگی لایه­های این بخش از سیراف بود که پیش از این یک مجموعه معماری کامل در سال 1386 انجام گرفته بود. در واقع اصلی­ترین دلیل انتخاب مکان ایجاد این گمانه، به دست آوردن اطلاعات کامل با توجه به مشاهده آثار معماری و وجود مواد فرهنگی در طول برش ساحلی دریا بود که خوشبخانه در پایین  ترین لایه  آن مواد فرهنگی شامل سفال و سکه بیانگر ارتباط مستقیم  سیرافی ها با چینی ها به دست آمد.

در طی کاوش لایه نگاری در این ترانشه 23 لوکوس و 8 لایه تشخیص داده شد . پایین ترین سطح ترانشه همسطح با کف خلیج­فارس و خاک بکر است. پس از آن دوره اول سیراف با مصطبه سازی جهت ساخت اولین استقرار در این بخش آغاز می­شود که همان دوره­ی Ia  است. شواهد باستان شناختی و تحلیل یافته ها نشان از یک دوره فرهنگی یعنی دوران اسلامی را دارد که خود این دوره بر اساس مواد به دست آمده به چهار بخش قابل  تقسیم است. نتایج کاوش­های سال 1388 و کاوش انجام شده فصل اول سیراف در سال 1385 که در حدود 10 متری شمال ترانشه A انجام شد نشان می­دهد که منطقه بنگسار در دوران شکوفایی سیراف به جهت رشد جمعیت شهری سیراف با کارکرد تجاری در بخش ساحلی مسکونی شده است. آزمایش کربن 14 انجام شده از نمونه استخوانی دوره­ی IC، تاریخی بین 850 میلادی تا 976 م. را در بر می­گیرد. مطالعات مقایسه­ای سفال­های به دست آمده از ترانشه نشان از تک دوره­ای بودن این بخش می­دهد که به نظر از نظر زمانی 800 تا 1100 میلای را در بر می­گیرد . که با توجه به مطالعات مقایسه­ای سفال­های آن تاریخ 800 تا 1050 میلادی به نظر دقیق­تر است. وجود سفال­های تجارتی از گونه­های سلادن ، سفال  نوع چانگشا با  خمیر  سنگی در قدیمی­ترین لایه کاوش شده که مربوط به لوکوس 120 در ترانشه A کاوش سال  1388 می باشد (شکل و جدول شکل کاتالوگ 1) و نیز به دست آمدن سکه چینی و سفال­های شاخص تجارتی از ترانشه I  کاوش سال 1385 (اسماعیلی،  1385و 1388) نشان از توسعه تجارت و بازرگانی دریایی سیراف در این زمان در سیراف با بندرهای چین، اقیانوس هند، دریای عمان و شرق آفریقا دارد. (نک؛ اسماعیلی، 1394: 221-201)گفتنی است از اینگونه سفالین هم در کاوش ماهروبان و هم در بررسی سطحی آن بدست آمد. (تصویر3)

شکل و جدول کاتالوگ 1- از گونه­های شاخص سفال با نقاشي زير لعاب و لعاب پاشيده از سیراف(اسماعیلی،1394)

 

ردیف

توصیف

لایه

منابع

1

چرخ ساز،ماسه نرم،قهوه ای روشن،کافی

106

 

2

چرخ ساز،ماسه نرم،قهوه ای،کافی

100

سفال نوع چانگشا

3

چرخ ساز،ماسه نرم،قهوه ای،کافی

120

سفال نوع چانگشا

4

چرخ ساز،ماسه نرم،خاكستري روشن،کافی

121

 

5

چرخ ساز،ماسه نرم،نخودي،کافی

120

 

6

دست ساز،ماسه نرم،قهوه ای،کافی

120

 

7

چرخ ساز،ماسه نرم،نخودي،کافی

113

کیانی، 1380،ص.152(قرن چهارم ه.ق)

 

تصویر 2:سمت راست؛ سفال چانگشا، کاوش در پایین­ترین لایه استقراری ترانشه A سیراف (اسماعیلی، 1394: )

تصویر 3: سمت چپ: سفال چانگشا، کاوش باستان­شناسی بندرماهروبان، ترانشه B لوکوس 101(اسماعیلی و توفیقیان، 1388)

تصویر 4. تکه های سفالین گونه چانگشا با نقوش سبز و قهوه ای زیر لعاب سیراف کاوش  شده توسط وایتهاوس.

http://www.britishmuseum.org/research/collection_online/search.aspx?searchText=Siraf&page=1/ accessed in May 2015.

تصویر 5. سمت راست ظروف سفالین چانگشا بازسازی شده با نقوش سبز و قهوه ای زیر لعاب، کاوش های

وایتهاوس در سیراف (منبع:  http://www.britishmuseum.org/research/collection_online/search.aspx?searchText=Siraf&page=1/ accessed in May 2015. )

تصویر 6:سفال­های چانگشا بدست آمده از کشتی بلیتونگ

بحث و استدلال؛

منابع نوشتاری، داده های باستان­شناختی  و مطالعات میان­رشته­ای هرسه نشان از وجود بازرگانی  دریایی بین ایران جین حداقل از دوره اشکانی به بعد دارد.(نک؛ وثوقی،1395: 36-15) یکی  از این یافته­های ارزشمند سفال  نوع چانگشاست. ویژگی های تولیدی این گونه سفالی  که در کوره های اژدهایی شکل در چانگشا تولید می شده است، ماده به کاررفته به عنوان خمیر در آن که نوعی سنگ استحصالی از معدن بصورت آرد شده بوده و ویژگی­های تزیینی آن از یکسو و از سوی دیگر شیوه چیدمان آن در کوزه های بزرگتر  که از محموله کشتی  بلیتونگ به دست آمده است، همگی نشان از ارزشمند بودن این گونه سفالی در تجارت با جهان  غرب چینی شامل افریقا و آسیای  غربی  دارد. این تجارت بویژه  بر اساس شواهد باستان­شناسی با خلیج‌فارس و بندر اصلی آن یعنی  سیراف برقرار بوده است. تاریخ این گونه که قرن نهم میلادی تا قرن دوازدهم  است بویژه با لایه نگاری جدید انجام شده در یکی از ترانشه های سیراف در سال 2009 میلادی همخوانی  دارد و نشان از ارتباط مستقیم میان سیراف و چین دارد. امری که بوسیله سایر داده های باستان شناسی شامل ظروف گونه چانگشا، سکه ها و محموله کشتی  غرق شده در بلیتونگ و  نیز منابع نوشتاری صدر اسلام که در متن مقاله حاضر بدان اشاره مستقیم و مفصل گردید، قابل مطرح و تایید شدن است. وجود این گونه سفالی در سایر بندرهای خلیج‌فارس نظیر بندر ماهروبان تاییدی  است بر  مقصد محموله­های چانگشا به خلیج‌فارس که احتمالا از آنجا به مراکز  بزرگ پس کرانه­ای آن نطیر  فیروزآباد، بیشابور، ارجان، شیراز و سایر مراکز قدرت منتقل می شده است.  این  مراوده مساله­ی مهمی است که ضرورت احداث  این بندرهای را به عنوان مراکز  تامین  کننده کالا مراکز اصلی  ساسانی – اسلامی نشان می­دهد. در واقع ویژگی­های سفال­های چانگشا بدست آمده از بنادر و سواحل  خلیج فارس که بعنوان مثال می­توان به دو بندر مهم سیراف و ماهروبان  اشاره داشت هیچگونه تردیدی باقی  نمی­گذارد که ارتباط بازرگانی بین چانگشا و سیراف در صدر اسلام برقرار و به احتمالی پررنگ­تر مقصد کشتی بلیتونگ می­توانسته بندر سیراف بوده باشد.(نک تصاویر 1-6)

منابع فارسی:

ابن بلخی، فارسنامه ابن بلخی ( بر اساس متن مصحح لسترنچ و نبکلسن) توضیح و تحشیه از منصور رستگار فسایی ( شیراز، بنیاد فارس شناسی، 1374)

ابن حوقل. صوره الارض. ترجمه دکتر جعفر شعار، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، 1345

ابن فقیه همدانی ، ابوبکر احمدبن اسحاق،تاریخ جغرافیایی ایران، ترجمه مختصر البلدان، ترجمه ح. مسعود، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، 1349

ابوالفداء، تقویم البلدان، ترجمه عبدالمحمد آیتی، ( انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، تهران، 1349)

اسماعیلی جلودار، محمد اسماعیل، « گزارش مقدماتی کاوش نجات بخشی در سیراف (بخش اول: کاوش در ترانشهI )» در مجموعه مقالات نهمين گردهمايى سالانه باستان شناسى ايران. ( تهران، پژوشکده باستان شناسی، 1390)

---------، گزارش فصل اول کاوش باستان شناسی در بندر سیراف، (تهران، پژوهشکده باستان شناسی، 1385)

-------------، پژوهش­های باستان­شناسی خلیج فارس، بندرباستانی  سیراف، (تهران، پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، 1394)

اسماعیلی جلودار، محمد اسماعیل و حسین توفیقیان، گزارش فصل اول کاوش باستان شناسی در بندر ماهروبان، (تهران، پژوهشکده باستان شناسی، 1388)

اصطخری، ابواسحق ابراهیم، مسالک الممالک، ترجمه: محمد بن سعدبن عبدا... تستری به کوشش ایرج افشار( محموعه انتشارات ادبی و تاریخی موقوفات دکتر محمود افشار‌یزدی، شماره 52، تهران، 1373) و (انتشارات صدر، 1927 )

پزار، موریس.ماموریت در بندر بوشهر(گزارش حفاری ها و مطالعات باستانشناسی)، ترجمه سید ضیاء مصلح؛ توضیجات و تعلیقات غلامحسین نظامی، (بوشهر، شروع، 1384)

جیهانی، ابوالقاسم بن احمد.اشکال العالم، نخستین جهانگرد جغرافی نگار ایرانی، ترجمه علی بن عبدالسلام کاتب، با مقدمه و تعلیقات فیروز منصوری، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول، 1368،

حسینی کازرونی. سید احمد،(1)« از سیراف در فراز و فرود زمان، فرضه‌ی بهشتی در دروازه جنهم» گفتار پنجم در بوشهر شهر آفتاب و دریا« محموعه‌ی 15 مقاله پیرامون بوشهر و برخی از بندرهای و جزایر خلیج‌فارس» (انتشارات لیان، تهران، 1384)

----------------،(2)جغرافیای تاریخی و سیاسی منطقه عسلویه، در در بوشهر شهر آفتاب و دریا« محموعه‌ی 15 مقاله پیرامون بوشهر و برخی از بندرهای و جزایر خلیج‌فارس» (انتشارات لیان، تهران، 1384)

سمسار، محمد حسن،جغرافياي تاريخي سيراف،(تهران ، انجمن آثار و مفاخر فرهنگي، بي تا.)

شهریار رامهرمزی، ناخدا بزرگ،عجایب هند، ترجمه محمد ملک­زاده،(تهران، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، 1348)

طاهری، امیررضا. از مروارید تا نفت: تاریخ خلیج‌فارس (از بندر سیراف تا کنگان و عسلویه)، (تهران، داستان سرا، 1388)

قدامه بن جعفر، ابوالفرج.کتاب الخراج، ترجمه و تحقیق دکتر حسین قره چانلو، (تهران، نشر البرز، 1370)

لسترنچ، گای. جغرافیای تاریخی سرزمین‌های خلافت شرقی، مترجم: محمود عرفان، تهران، انتشارات علمی‌فرهنگی چاپ نخست. 1337، چاپ هشتم: 1383 (بنگاه ترجمه و نشر آثار، تهران. 1337 )

مسعودی، ابوالحسن علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه ی ابوالقاسم پاینده، (تهران، بنگاه نشر و ترجمه کتاب، 1344)

مقدسی، ابو عبدالله محمد بن احمد. احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم، ترجمه دکتر علی نقی منزوی، چاپ کاویان، ج اول. اسفند 1361 چاپ دوم. تهران، انتشارات کومش. 1385

مولف نامعلوم.حدودالعالم من المشرق الی المغرب، به کوشش منوچهر ستوده، ( ناشر کتابخانه طهوری، تهران، 1362)

وایتهاوس، دیوید و ویلیامسن، آندرو.بازرگانی دریایی ساسانیان، ترجمه گیو آقاسی، چاپ کتیبه، (تهران، انتشارات آریا،   بی تا.)

وثوقی، محمدباقر، میراث دریانوردان ایرانی در بنادر چین« بنادر گوانجو، چوانجو، خانجو» (تهران، پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، 1395)

یاقوت حموی، برگزیده مشترک‌یاقوت حموی، ترجمه محمد پروین گنابادی، موسسه انتشارات امیر کبیر، تهران، 1362

Carswell, J. 1999. China and the Middle East. Oriental Art Magazine, 45(1) 2-14

Flecker, Michael.2001. A Ninth – Century AD Arab or Indian Shipwreck in Indonesia: First Evidence for Direct Trade with China. IN World Archaeology, Vol.32, No.3, Shipwreck (Feb.2001).pp.335-354.

Keal, E.J. and Mason,Robert.B.1991“The Abbasid Glazed Wares of Siraf and the Basra Connection: Petrographic Analysis” IN IRAN, Volume. XXIX, 1991, PP; 51-67(The British Institute Of Persian Studies, London, 1991)

Kennet, Dereck. 2004, Sasanian and Islamic Pottery from Ras al-Khaimah. Classification, chronology and  analysis of trade in the Western Indian Ocean (Oxford, BAR Int Ser 1248).

Kennet, D. 1997. Kush: a Sasanian and Islamic-period archaeological tell in Ras al-Khaimah (U.A.E.).AAE 8: 284-302.

Lam, S. Y. 1990. Tang Ceramics: Changsha Kilns. Hong Kong: Lammett.

Liu, Liang-yu. 1991. A survey of Chinese ceramics. Early wares: prehistoric to tenth century.. Taiwan.

 Lowick, N.M. 1985. Chapter 24. Islamic coins and weights. In Hansman, J. Julfar, an Arabian Port. Its Settlement and Far Eastern Ceramic Trade from the 14th to the 18th Centuries. Royal Asiatic Society Prize Publication Fund, Vol.22.London:95-97.

Ricks, Thomas m. 1970 “Persian Seafaring and East Africa: Ninth  - Twelfth Centuries” IN Africa Historical Studies., Vol.3, No.2 (1970), pp.339-357 Published by: Boston University African Studies Center.

Remmelts, Z. 1978. Chinesische Kaschmunzen. Amsterdam.

Rougeulle, A. 1991. Les importations de céramiques chinoises dans le golfe arabo-persique (VIIIe - Xe siècles). Archéologie Islamique 2: 5-46.

Rougeulle, A. 1996. Medieval trade networks in the western Indian Ocean (8-14th centuries): some reflections from the distribution pattern of Chinese imports in the Islamic world. In Tradition and Archaeology (eds H. P. Ray and J.-F. Salles). New Delhi: State Publishers, pp. 159-80.

Subbarayalu, Y. 1996. Chinese ceramics of Tamilnadu and Kerala coasts. In Tradition and Archae ology (eds H. P. Ray and J.-F. Salles). New Delhi: State Publishers, pp. 109-14.

Tampeo,Moira.1989.” Maritime Trade between China and West” An Archaeological Study of the Ceramics from Siraf (Persian Gulf)  8 to 15th centuries A.D. ( BAR International Series 555, 1989)

Watson, William.1984. Tang and Liao Ceramics. New and Collectible ... Published by London, Thames and Hudson.

Whitehouse, David. 1968.Excavations at Siraf.first interim report, IRAN, vol.VI, 1968

b.----------------.1969.Excavations at Siraf.second interim report, IRAN, vol.VI, 1969

c.----------------.1970.Excavations at Siraf.third interim report, IRAN, vol.VIII, 1970

d.----------------.1971.Excavations at Siraf.fourth interim report, IRAN, vol.IX, 1971

e.----------------.1972.Excavations at Siraf.fifth interim report, IRAN, vol.X, 1972

f.----------------.1974. Excavations at Siraf.sixth interim report, IRAN, vol.XII, 1974

g.----------------.1970.“Chinese Stoneware from Siraf: the Earliest Finds”,IN South Asian Archaeology. Papers from the First International Conference of South Asian Archaeology, Held in the university of Cambridge. Edit.by. Norman Hammond. Foreword by Sir.Mortimer Wheeler.

h.----------------.1983.“Maritime Trade in the Gulf: the 11th and 12th Centuries” IN World Archaeology, Vol.14, No.3, Islamic Archaeology (Feb.1983).pp.328-334.

i.----------------.2009.“Siraf; History, Topography And Environment” with contributions of Donalds Whitcomb and T.J.Wilkinson.(B.I.P.S,OXFORD,2009)

Whitehouse, D., Williamson, A. 1973. .Sasanian maritime trade. Iran 11: 29-49.

 


[1] Dirham al-baghli (درهم بغلی: درهم سنگینی است که درهم عبدی یا درهم بغلی هم گفته می‌شود که معادل هشت دانگ است. رک: فرهنگ فارس، معین، ج.2، ص.1519) ابوزید اشاره به راه تجارتی خراسان به چین می­کند که مقصد نهایی آن خانفوا است که محل اجتماع بازرگانانی است که از بندر سیراف می­آمدند. (سلیمان تاجر سیرافی، 1381، ص.120-119 )

 [2]  مرحله بندی کاوش های مسجد جامع در سیراف توسط وایت هاوس شامل 6 فاز است که با حروف انگلیسی از AتاF نامگذاری شده است.وی ساخت خود مسجد جامع را  در چهار مرحله D,C,B,A دانسته و فاز E مرحله سوم یا C از ساخت مسجد می باشد. (­Tampeo, 1989: 382)

[3] Kai Yuan            

[4]  http://www.britishmuseum.org/research/collection_online/search.aspx?searchText=Siraf&page=1/ accessed in May 2015

[5]  در بحث پیرامون نوع کشتی در این مقاله فلچر انتساب عرب به آن را هم مفهوم عربی و هم مفهوم پارسی دانسته است. که از نظر مفهومی این دو، یکی دانسته شده است.( Flecker, 2001:336) و نیز به غیر از این، از طرف دیگر، باید گفت که: عرب ها و پارس ها قطعا اشاره به دو ملت تجارت کننده مستقل و متمایز هستند اما از نظر مدارک تاریخی است که تنها این امکان وجود دارد که به روشنی فرق بین کشتی های پارسی و عربی امکان پذیر گردد. علاوه بر این، خیلی مشکل است که تفاوت بین کشتی های عربی و هندی را فهمید یا تشخیص داد، که در تمام دریای عرب در حد بسیار گسترده ای دارای فعالیت و تاثیرات متقابلی بودند. (Ibid.344)

 

  © 2017 by the authors. Submitted for possible open access publication under the
terms and conditions of the Creative Commons Attribution (CC BY) license (http://creativecommons.org/licenses/by/4.0/).